
ما اینجاییم تا دوباره شما رو با طبیعت آشتی بدیم
سالهاست از کنارش رد میشیم، بیآنکه ببینیمش.
برگها رو لگد میکنیم، خاک رو میسوزونیم، درخت رو میبُریم و اسمش رو میذاریم پیشرفت.
اما طبیعت سکوت کرده؛ فقط نگاه میکنه، صبر میکنه تا شاید دوباره یادمون بیاد که بدون اون، هیچکدوم از اینا معنا نداره.
یه روز، عطر گلمحمدی توی باد میپیچید، صدای جوشیدن دمنوش از آشپزخونه میاومد و زمین بوی زندگی میداد.
حالا اون حس رو گم کردیم… ولی هنوز دیر نشده.
کافیه یه بار دیگه بهش گوش بدیم، لمسش کنیم، و باهاش آشتی کنیم — مثل قدیما
